عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

آیا از مطالب وبلاگ راضی هستید؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هر چی بخوای. فکر کن؟ و آدرس babalili.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 236
بازدید کل : 61304
تعداد مطالب : 66
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

majiddownload.com

آمار مطالب

:: کل مطالب : 66
:: کل نظرات : 14

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 15
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 15
:: بازدید ماه : 236
:: بازدید سال : 582
:: بازدید کلی : 61304

RSS

Powered By
loxblog.Com

21 نکته خواندنی و مهم برای زندگی زیبا
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391 ساعت 21:59 | بازدید : 204 | نوشته ‌شده به دست manoshoma | ( نظرات )

  وقتی می گویید: دوستت دارم. منظورتان همین باشد .

  وقتی می گویید : متاسفم. به چشمان شخص مقابل نگاه کنید .

  قبل از اینکه ازدواج کنید حداقل شش ماه نامزد باشید .

  به عشق در اولین نگاه باور داشته باشید . 

و...

لطفا بر روی ادامه مطلب کلیک کنید



:: موضوعات مرتبط: نکته های جالب , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...
مجموعه ضرب المثل های ایرانی
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391 ساعت 21:50 | بازدید : 241 | نوشته ‌شده به دست manoshoma | ( نظرات )

يه گوشش دره يه گوشش دروازه !

يه لاش كرديم نرسيد دو لاش كرديم كه برسد !

يه لقمه نون پرپري من بخورم يا اكبري !

يه مريد خر بهتر از يه ده شيش دانگ !

يه مو از خرس كندن غنيمته !

يه مويز و چل قلندر !

يه نه بگو، نه ماه رو دل نكش !

يه وقت از سوراخ سوزن تو ميره يه وقت از در دروازه تو نميره !

يكي به نعل و يكي به ميخ !

يكي چهارشنبه پول پيدا ميكنه يكي گم ميكنه !

يكي كمه، دوتا غمه ، سه تا خاطر جمه !

يكي مرد و يكي مردار شد يكي به غضب خدا گرفتار شد !

يكي ميبره يكي ميدوزد !

يكي گفت : مادرم را ميفروشم . گفتند : كه چطور مادرت را ميفروشي ؟ گفت : قيمتي ميگم كه نخرند !

يكي ميمرد ز درد بينوايي - يكي ميگفت خانوم زردك ميخواهي ؟!

يكي نون نداشت بخوره پياز ميخورد كه اشتهاش واشه !

يكي يه دونه يا خل ميشه يا ديوونه ! 

 

يه پا چارق، يه پا گيوه !
يه پاش اين دنيا يه پاش اون دنياست !
يه پول جيگرك سفره قلمكار نميخواد !
يه تب يه پهلوان و ميخوابونه !
يه تخته اش كمه !
خل و كم عقل است !
يه جا ميل و مناره را نمي بينه يه جا ذره رو در هوا ميشماره !
يه مثقال گه توي شكمش نيست ميخواد به شمس العماره برينه !
يه چيز بگو بگنجه !
يه حموم خرابه چهل تا جومه دار نميخواد !
يه خونه داريم پنبه ريسه ، ميون هفتاد ورثه !
يه دست به پيش و يه دست به پس !
يه دست صدا نداره !
يه دستم سپر بود، يه دستم شمشير، با دندونام كه نميتونم بجنگم !
يه ديوانه سنگي به چاه ميندازه كه صدعاقل نميتونه بيرون بياره !
يه روده راست توي شيكمش نيست !
يه روزه مهمونيم و صد ساله دعاگو !
يه روز حلاجي ميكنه سه روز پنبه از ريش ور ميچينه !
يه سال بخور نون و تره صد سال بخور نون كره !
يه سال روزه بگير آخرش با فضله سگ افطار كن !
يه سوزن بخودت بزن و يه جوالدوز به مردم !
يه سيب و كه به هوا بندازي تا بياد پائين هزار تا چرخ ميخوره !
يه شكم سير بهتر از صد شكم نيم سير !
يه عمر گدائي كرده هنوز شب جمعه رو نميدونه !
يه كاسه چي صد تا سرناچي !
يه كفش آهني ميخواد و يه عصاي فولادي !
يه كلاغ و چهل كلاغ ! 

نابرده رنج گنج ميسر نمي شود --- مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد !
ناخوانده بخانه خدا نتوان رفت !
ناز عروس به جهازه !
نازكش داري ناز كن، نداري پاهاتو دراز كن !
نبرد رگي تا نخواهد خداي ! (( اگر تيغ عالم جنبد ز جاي ... ))
نخود توي شله زرد !
نخودچي توي جيبم ميكني اونوقت سرم را ميشكني ؟
نخودچي شو دزديده !
نخود همه آش !
نديد بديد وقتي بديد به خود بريد !
نذر ميكنم واسه سرم خودم ميخورم و پسرم !
نردبون، پله به پله !
نردبون دزدها !
نزديك شتر نخواب تا خواب آشفته نبيني !
نزن در كسي را تا نزنند درت را !
نسيه نسيه آخر بدعوا نسيه !




:: موضوعات مرتبط: ضرب المثل , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...
پیرمرد و الاغ
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391 ساعت 21:44 | بازدید : 241 | نوشته ‌شده به دست manoshoma | ( نظرات )

کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک
چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه
بیرون بیاورد.

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد،
کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر
بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ 
خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می
ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.

روستایی
ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم
همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز
و روستائیان از چاه بیرون آمد …

نتیجه اخلاقی : مشکلات، مانند تلی
از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه
بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم
برای صعود! 



:: موضوعات مرتبط: دانستنی ها , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
اگه تنهایی بخوان! ما همیشه یکی رو داریم که فراموشش کردیم!
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391 ساعت 21:38 | بازدید : 214 | نوشته ‌شده به دست manoshoma | ( نظرات )

زانوهامو بغل کرده بودمو نشته بودم کنار دیوار
دیدم یه سایه افتاد روم
سرم رو آوردم بالا
نگاه کرد تو چشمام، از خجالت آب شدم
تمام صورتم عرق شرمندگی پر کرد
گفت:تنهایی
گفتم:آره
گفت:دوستات کوشن؟
گفتم: ....



:: موضوعات مرتبط: اگه تنهایی... , ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
:: ادامه مطلب ...
داستانک جدید کلاغ و روباه مکار(ورژن جدید)
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391 ساعت 21:35 | بازدید : 284 | نوشته ‌شده به دست manoshoma | ( نظرات )

کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست.
روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:…..

ای وای تو اونجایی، می دانم صدای معرکه ای داری!چه شانسی آوردم!
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …
کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت:
این حرفهای مسخره را رها کن اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم.
روباه گفت:
ممنونت می شوم ، بخصوص که خیلی گرسنه ام ، *اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم
کلاغ گفت:
باز که شروع کردی اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند.
روباه دهانش را باز باز کرد.
کلاغ گفت :
بهتر است چشم ببندی که نفهمی تکه بزرگی می خواهم برایت بیندازم یا تکه کوچکی.
روباه گفت :
بازیه ؟ خیلی خوبه ! بهش میگن بسکتبال .
خلاصه … بعد روباه چشمهایش را بست و دهان را بازتر از پیش کرد و کلاغ فوری پشتش را کرد و فضله ای کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد.
روباه عصبی بالا و پایین پرید و تف کرد :
بی شعور ، این چی بود
کلاغ گفت :
کسی که تفاوت صدای خوب و بد را نمی داند، تفاوت پنیر و فضله را هم نباید بفهمد! 



:: موضوعات مرتبط: داستانک کلاغ و روباه , ,
:: برچسب‌ها: نظر یادت نره ,
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
اگر واقعا عاشقش باشی...
چهار شنبه 1 ارديبهشت 1391 ساعت 8:0 | بازدید : 213 | نوشته ‌شده به دست manoshoma | ( نظرات )

اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است .

اگر واقعا عاشقش باشی ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، واژه تنهایی برایتان بی معناست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، آرزوهایتان آرزوهای اوست .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد .

اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند .

اگر واقعا عاشقش باشی ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید .

اگر واقعا عاشقش باشی ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید .

گر واقعا عاشقش باشی ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست .

به راستی دوست داشتن چه زیباست ،این طور نیست ؟ 



:: موضوعات مرتبط: اگه عاشق..... , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب ...
رو به غروب
چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391 ساعت 1:58 | بازدید : 283 | نوشته ‌شده به دست manoshoma | ( نظرات )

رو به غروب
ریخته سرخ غروب


جابه جابرسرسنگ

کوه خاموش است.میخروشد رود

مانده در دامن دشت

خرمنی رنگ کبود.

سایه آمیخته باسایه.

سنگ باسنگ گرفته پیوند.

روز فرسوده به ره میگذرد.

جلوه گر آمده درچشمانش

نقش اندوه پی یک لبخند.

جغدبرکنگره ها میخواند.

لاشخورها ، سنگین،

ازهوا،تک تک،آیندفرود:

لاشه ای مانده به دشت

کنده منقار ز جا چشمانش،

زیر پیشانی او

مانده دو گود کبود.

تیرگی می آید.

دشت میگیرد آرام.

قصه رنگی روز

میرود رو به تمام.

شاخه ها پزمرده است.

سنگ ها افسرده است.

رود می نالد.

جغد می خواند.

غم بیامیخته بارنگ غروب.

می تراود ز لبم قصه سرد:

دلم افسرده در این تنگ غروب.
 



:: موضوعات مرتبط: اشعار مریم حیدر زاده , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3